شکست هژمون آمریکا، دستاورد جنگ با رژیم جعلی و آمریکا

بررسی جنگ تحمیلی رژیم جعلی علیه ایران را باید با یک فراتحلیل آغاز کرد: تهاجم به ایران با همراهی آمریکا و همکاری دول غربی با هدف هشدار به روسیه و چین صورت گرفت!؟ اگرچه روسیه درگیر اوکراین شده و چین نیز به جز خط قرمز تایوان،از تعمیم رقابت‌های اقتصادی-تجاری به حوزه نظامی ابا دارد.
شکست هژمون آمریکا، دستاورد جنگ با رژیم جعلی و آمریکا

به گزارش پتروپیام: ایران نخستین کشوری بود که اسرائیل را به آتش بس واداشت و به پایگاه آمریکا حمله کرد.

آمریکا قائل به این باور است بعد از قرون هیجدهم تا بیستم؛در قرن بیست و یکم،محور جهان از غرب به شرق متمایل گردیده و سه دولت چین،روسیه،ایران با کارکردهای متفاوت، ستون‌های ضدهژمونیک نظام آمریکایی-غربی را تشکیل می‌دهند.

دیگران چه می خوانند:

تهاجم رژیم جعلی صهیونی به ایران بعد از ضربات وارده به محور مقاومت و نسل کشی در غزه و لبنان،حتمی بود!؟ براساس ارزیابی ذهنی آمریکایی-صهیونی؛ مرکز ثقل این محور در خاورمیانه تضعیف شده و باید قدرت هژمونیک خودخوانده در خاورمیانه را تثبیت نمایند. طرفه اینکه حماس پابرجاست،حزب الله در حال بازیابی خود بوده و حوثی‌ها عرصه را تنگ نموده‌اند.
 

مهمترین نتایج حاصله از نبرد 12روزه دولت انتزاعی علیه دولت-ملت انضمامی ایران،جهت رفع مشکلات،شامل این واقعیات است که:

1)باید شبکه دفاع هوایی خود را با هواپیماهای جدید تقویت نموده و ایران را محدود به روسیه نکرد و پدافند هوایی را تقویت،متنوع و تا گستره مرزهای امنیتی، توسعه بخشید.

2)ساختار امنیتی کشور را متمرکز نمود،چراکه تنوع مراکز،ضریب ناهماهنگی و نفوذ را افزایش می‌دهد. از سویی اولویت نیروهای امنیتی موضوعات ملی-بین‌المللی است نه منازعات جناحی و اجرای تفاسیر مضیق از دین و حکمرانی که به دوری مردم از نظام و کشور منجر می‌شود.

3)خیانت به ملک و ملت در بستر محرومیت نسبی و انحصار طیفی خاص که منجر به دورماندن خلق از فرصت‌های موجود در کشور شده، حاصل می‌شود.

4)خودبسندگی سیاسی-امنیتی یعنی اتکاء به دانش و توان تمامی نیروهای داخلی و همراهی با مردم ایران زمین! این نبرد باردیگر به حکمرانی ایران انذار داد که بعد از حدود سه هزار سال هنوز در دفاع از هویت و موجودیت خود،تنها بوده،هست و خواهد بود!؟

5)رژیم جهانی نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای که در نهاد آژانس و NPT مستظهر گردیده با حمله دو کشور دارای بمب اتمی به کشوری که حدود دو دهه متهم به دستیابی سلاح هسته‌ای است؛ دچار فروپاشی معنایی و بی‌طرفی دبیرکل آن بنابر مصاحبه‌ها و گزارشی که ابزار تهاجم به ایران بود، ابطال شده است.

 

و اما دستاوردهای جنگ با رژیم جعلی و آمریکا از این قرار است:

1: سه هدف اصلی اعلامی از سوی نتانیاهو و ترامپ محقق نگردید و اثرات کوبنده موشک‌های نسل‌های نخست ایرانی تصاویر غزه و لبنان را برای ساکنین سرزمین‌های اشغالی تداعی نمود.

2: کنترل کشور در بحرانی‌ترین شرایط توسط مقام رهبری با جایگزینی سریع فرماندهان و تنظیم ساختار و نظام رزمی از پدافندی به آفندی از نکات برجسته عملکردی فرماندهی کل قوا بود.

3: ترور نیمه شب فرماندهان و دانشمندان، تهاجم به مردم توسط مزدوران داخلی،پهپاد و هواپیما که منجر به کشته و زخمی شدن صدها ایرانی گردید،درکنار تهدیدهای تحقیرآمیز طرف مقابل،به هماوردی و همنوایی ملی داخلی و خارجی منجر شد. مردم،به معنای ماهو مردم! در این آزمون سرافراز شده و تمام تحلیلگرانی که در پس اتفاقات تلخ دهه هشتاد و سال 1401، به این باور رسیدند که میان نظام و مردم(به ویژه نسل‌های جدید) فاصله ایجاد شده-شاخصی که با مشارکت‌های انتخاباتی قابل تصدیق است- به عینه مشاهده کردند که از منتقدین تا تحریمی‌های داخلی و براندازان خارجی، توسن حفاظت از وطن برتن نموده و از دولتمردان خویش با تمام توان حمایت کردند.امری که مهمترین میزان برای اثبات ظرفیت هویت ملی بر هویت امت محور است. 

4: ایران نخستین کشوری بود که اسرائیل را به آتش بس واداشت و به پایگاه آمریکا حمله کرد.این مهم در سطح افکار عمومی خاورمیانه و بین‌الملل،باعث حمایت از ایرانیان گردید.

 
راهکار در سطح داخلی:

اجرای اصل حکومت قانون برای همه،زمینه قابل پیش‌بینی شدن رفتار دولتمردان و مردم درقبال همدیگر و امکان برنامه‌ریزی میان و بلندمدت برای امر اجتماعی و اقتصادی برای ایرانیان را فراهم می‌کند؛ ارائه فرصت ایفای مشارکت همه گروه‌ها و نحله‌هایی که موجودیت کشور و نظام را پذیرفته‌اند(نه خوانشی از آن) در ساختار حکمرانی و تصمیم گیری کشور؛ شق دیگر جهاد تبیین این واقعیت است که لازمه موفقیت در نبرد رسانه‌ای، تولید محتوا در چارچوب رسانه‌ای(خبری-شبکه‌های اجتماعی) موجود است و این مهم با سانسور و فیلترینگ قابل جمع نبوده و بنابر تجربه دو دهه اخیر، دسترسی به منابع اطلاعاتی و قابلیت قیاس داده‌های موجود، مرجعیت خبری را از رسانه‌های داخلی خارج می‌کند؛ و در نهایت به بهانه رهبری جهان اسلام در قالب استراتژی ام القراء، ملیت ایرانی را مورد هجمه قرار ندهیم.

چراکه خیمه گاه ایران زمین، بازتولید و تقویت ملی گرایی ما بوده و اگر ایران نباشد،آن نظریه نیز قابل تحقق نیست. عنایت داشته باشیم یکی از شاخص‌های اعتمادسازی در مردم کشورمان،این واقعیت است که دولتمردان برای کشور خود برنامه‌ریزی و عمل نموده و باعث تضعیف نیروهای گریز از مرکز که با هدایت دولت جعلی و اقمار آمریکا با حربه قوم‌گرایی طی دودهه اخیر در حال فعالیت می‌باشند، می‌شود.

 
در سطح بین‌المللی:

مهمترین نقشی که برای خاورمیانه باید بازی کنیم،لنگرگاه و نیروی مانع هژمون شدن دولت جعلی مورد حمایت آمریکا است.چنین باوری باید مهمترین برنامه کاری سیاست خارجی و دیپلماسی (رسانه‌ای،اقتصادی،ترانزیتی،عمومی و....) جمهوری اسلامی ایران باشد. از سوی دیگر تقویت همکاری‌های ترانزیتی،اقتصادی در چارچوب ترسیم یک بلوک اقتصادی مشترک مبتنی بر موقعیت ژئوپلیتیک،ژئواکونومی و ژئواکونومیک کشورمان باید به عنوان سومین راهبرد بین‌المللی در دستور کار قرار گیرد.

این امر را می‌توان با تکیه بر ظرفیت‌های اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری اقتصادی اکو، شانگهای، دی هشت و بریکس عملیاتی نمود و در کریدورهای موجود و ترسیم رژیم‌های حمل و نقل بین‌المللی جدید میان دو سوی دریاهای جنوبی و شمالی ایران زمین و کشورهای شرق و غرب این سرزمین، با هدف ایجاد منافع مشترک برای همسایگان مورد تأکید قرار داد.



هفت صبح،‌ مجید صیادنورد

شکست هژمون آمریکا، دستاورد جنگ با رژیم جعلی و آمریکا

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟